قلم و دفتر
عاشق باش تا زمانی که عشق تو را پس نزند...قلم و دفتر
عاشق باش تا زمانی که عشق تو را پس نزند...عشق را
و عشق راکنار تیرک راه بند
تازیانه می زنند
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد...
روزگار غریبی است نازنین...
آنکه بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد...
آفتاب می شود
نگاه کن که غم درون دیده امچگونه قطره قطره آب می شود
چگونه
سایه سیاه سرکشم
اسیر دست آفتاب می شود
نگاه کن
تمام هستیم خراب می شود
ادامه مطلب ...
تولدی دیگر
همه هستی من آیه تاریکیستکه ترا در خود تکرار کنان
به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد
من در این
آیه ترا آه کشیدم آه
من در این آیه ترا
به درخت و آب و آتش پیوند زدم
ادامه مطلب ...
سیب دندان زده
من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را … و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت
شعله رمید
به مناسبت سالروز فروغ فرخ زاد
شعله رمید
تا ننگرد درون دو چشمانش
تا داغ و پر تپش نشود قلبم
از شعله نگاه پریشانش
می بندم این دو چشم پر آتش را
تا بگذرم ز وادی رسوایی
تا قلب خامشم نکشد فریاد
رو می کنم به خلوت و تنهای
ای رهروان خسته چه می جویید
در این غروب سرد ز احوالش
او شعله رمیده خورشید است
بیهوده می دوید به دنبالش
او غنچه شکفته مهتابست
باید که موج نور بیفشاند
بر سبزه زار شب زده چشمی
کاو را بخوابگاه گنه خواند
باید که عطر بوسه خاموشش
با ناله های شوق بیآمیزد
در گیسوان آن زن افسونگر
دیوانه وار عشق و هوس ریزد
باید شراب بوسه بیاشامد
ازساغر لبان فریبای
مستانه سر گذارد و آرامد
بر تکیه گاه سینه زیبایی
ای آرزوی تشنه به گرد
پرواز را به خاطر بسپار...
دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ایوان می روم و انگشتانم را
بر پوست کشیده ی شب می کشم
چراغ های رابطه تاریکند
چراغهای رابطه تاریکند
کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی ست
فیلم کوتاه چراغهای رابطه تاریکند
فیلم کوتاه " چراغ های رابطه تاریکند " ساخته سرمد شیری، پس از پایان مراحل تدوین راهی جشنواره ا می شود...
چراغهای رابطه تاریکند با نگاهی به سینمای تجربی و مینیمال، روایتی سه گانه از روابط را نشان می دهد که هر کدام در جایگاه خود دچار مسائلی می شوند. عوامل فیلم عبارتند از:
تهیه کننده و کارگردان: سرمد شیری
مدیر تولید: امین رستگار. فیلمنامه: احسان حسینی، امیر رستگار. مدیر تصویربرداری: اصغر لائی. صدابردار: میلاد فدوی. مدیر صحنه: میثم منیعی. طراح صحنه و عکاس: محمود قاسمی. تدوین: امیر رستگار، اصغر لائی. گریم: سعدیه لایی. دستیار تصویر: عرفان شاهرخی...
تغییر
با عرض پوزش قالب وبلاگ بدلیل مسائل فنی موقتا به این قالب تغییر یافت
درخواست همکاری
با سلام خدمت دوستان عزیز...
مدت زیادی میشه که با خاطر مشکلات فراونی، توانایی بروز نگهداشتن وبلاگ را ندارم به خصوص حالا که یک وبلاگ سینمایی هم راه انداختم. از عزیزانی که مایل به همکاری در خصوص این دو بلاگ هستند صمیمانه دعوت میکنم...
با سپاس سرمد شیری