قلم و دفتر

عاشق باش تا زمانی که عشق تو را پس نزند...

قلم و دفتر

عاشق باش تا زمانی که عشق تو را پس نزند...

به ملازمان سلطان که رساند این دعا را

به ملازمان سلطان که رساند این دعا را که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
ز رقیب دیوسیرت به خدای خود پناهم مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را
مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارت ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا
دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را
به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز که دعای صبحگاهی اثری کند شما را

نظرات 4 + ارسال نظر
مصطفی چهارشنبه 31 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 13:31 http://www.rk7.blogfa.com

با سلام شما چند وقته که لینک من در قسمت عاشقانه از پیوندهام هستین
دوس داشتین شمام لینک کنین منو
آپدیت شده وبلاگمو می بینین ؟
راستی منم خواستم در بلاگ اسکای عضو شم نتونستم ایمیل تایید رو در جیمیلم پیدا کنم
راهنماییم میکنین؟
مرسی.

ایرج جمعه 2 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 15:20 http://www.nezafati.blogfa.com/

سلام جناب سرمد!
از اینکه به وبم سرزدی سپاسگزارم اما متاسفانه شما را به جا نمی آورم.لطفا کمی درباره معرفی خودتان بیشتر توضیح دهید،کی و کجا همسایه بوده ایم؟

نادر جمعه 2 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 21:04 http://persian-art.blogsky.com

شعر قشنگیه ممکنه بگید از کیه فقط
ممنون
راستی منم آپیدم با یه پست دیگه از مارکوپولو بازیام

[ بدون نام ] سه‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 14:47

یه مطلب با عنوان کیفر کردار تو وبلاگم هست خوشحال میشم سر بزنی و نظر و برداشتتو راجع به متن برام بنویس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد